مدح و شهادت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد چشم زهـرا و عـلی بعدِ شما دریا شد رفتی و خنده به کاشانۀ تو گشت حرام رختِ مشکیِ یتـیـمی به تن زهـرا شد عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت حُکـم بر خـانه نـشینیِ عـلی امضا شد بعدِ تو حرمت کـاشانۀ حـق حفـظ نشد پـای اولاد حـرامی به حـریمت وا شد دخترت پشتِ در و... آتش و دود و مسمار خوب فرمانِ مودت به خـدا اجـرا شـد خـبـر پر زدن فاطمه حـیـدر را کشت چند باری به زمین خورد علی تا پا شد روضهها هست، بمانند... ولی عاشورا تشنه لب شاه غریبی که تک و تنها شد زینتِ دوش شما بود ولی کـرب و بلا منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد خاتـمش را ته گـودال به دشمن بخشید بار دیگر به خدا جود و سخا معـنا شد کاش انگشتریاش تنگ نبود...اما بود عـاقـبت نـیـمـۀ سـبـابـۀ او پـیـدا شـد؟! داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو گوش نحـسش نشنید و قـد مـادر تا شد سر او تا که جدا شد زرهاش را بردند زرهاش هیچ... سرِ پیرهـنش دعوا شد اجرِ پیـغـمـبریات بود که مردم دادند ظلم هایی که پس از تو به ذَوِیالقُربی شد |